در پناه آغوشت
یه لبخند را بسته بندی کرده ام
برای روزی که اتفاقی تو را میبینم....
آنقدر تمیر میخندم
که به خوشبختی ام حسادت کنی...
و من در جیب هایم
دست های خالی ام را فریب دهم
که امن ترین جای دنیا را انتخاب کرده اند.
یه لبخند را بسته بندی کرده ام
برای روزی که اتفاقی تو را میبینم....
آنقدر تمیر میخندم
که به خوشبختی ام حسادت کنی...
و من در جیب هایم
دست های خالی ام را فریب دهم
که امن ترین جای دنیا را انتخاب کرده اند.