ESHGHAM

در پناه آغوشت

یه لبخند را بسته بندی کرده ام

برای روزی که اتفاقی تو را میبینم....

آنقدر تمیر میخندم

که به خوشبختی ام حسادت کنی...

و من در جیب هایم

دست های خالی ام را فریب دهم

که امن ترین جای دنیا را انتخاب کرده اند.

+ نوشته شده در  چهار شنبه 22 آذر 1391برچسب:آغوشت,ساعت 20:44  توسط POUYA 

صفحه قبل 1 2 3 صفحه بعد